لیلی بانو

ساخت وبلاگ
کتابی از م.بهارلویی خوندم، رمانی مربوط به دهه ی هشتاد، غمگینم کرده، و فکر میکنم هم سن و سال دختر اون سال ها بودم تقریباً، بعد به اکنون خودم نگاه میکنم و آدم هایی که امروز من ساختن، علی رغم تمام تلاشم باز نتونستم خیلی چیزها رو تغییر بدم که مهم ترینش، اینکه قلبم ساکت و سرد شده از حس عشق و پر از حس تنهایی، امروزم با اشک همراه بود، هنوزم بغض دارم و بعد میگم چرا من باید مدام لبخند بزنم به آدم هایی که اکنونم رو رقم زدن و وانمود کنم هیچ اتفاقی نیفتاده و من بی خبرم از شما و حس های شما نسبت به خودم!از تلاش خسته شدم و مجالی هم برای تنفس و استراحت نیست! و چه دلتنگم، دلتنگ خودم و تمام رویاهای قشنگی که تو سرم داشتم! + جمعه یکم بهمن ۱۴۰۰| 11:18|لیلی| | لیلی بانو...
ما را در سایت لیلی بانو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : leili-banooo بازدید : 118 تاريخ : دوشنبه 18 بهمن 1400 ساعت: 16:20

یه اصطلاح قشنگ یاد گرفتم ، کلیپی از جناب کیمیایی سینمای ایران، به خاطر ندارم حقیقتا ً در چه موضوع بود اما این جمله خاطرم موند،" این ها همه جملات بوتیکی هستند!"این روزها هم به هر مدلی برمیخورم از عکس های اینستایی تا جملات و حتی مناسبت ها فکر میکنم این ها همه بوتیکی هستند و پشت ویترین! واقعیت فَرای همه ی این ها میتونه باشه!حس میکنم توانایی دیگه یی پیدا کردم، حرف عکس ها رو میتونم بخونم، اینکه فلانی عکسش گذاشته بود پروفایل یا استوری، پشت اون لبخند و جملات پایین پست و تمام زیبایی های ظاهری و شعارها، غمی نهفته بود که شاید چون از زندگی ش خبر داشتم میتونسم متوجه بشم ، یا عکس ساده ی اون دیگری ، دوست ندارم این مدلی رو، این مدل باز هم سنگ صبورم از نوع دیگه غم هاشون میبینم و متوجه میشم همه چیز ظاهر سازی هست...!دیشب می گفتم، مردم اون سال ها هیچی نداشتند و تمام رفت آمدهای سفری تو دل همین شهر و استان بود، روزهای برفی خلاصه میشد تو کوچه رفتن ها و دو نفر دست یکی گرفتن و سر خوردن روی برف ها،با اون چکمه های پلاستیکی رنگی، همون کاشن های قرمز کوتاه کلاه دار و دستکش های بافت ساده، لبخندهامون طولانی بودند و از اعماق وجود، هیچ وسیله ی شخصی نبود برای ثبت لحظه ها، این روزها اما همه جور وسیله یی هست، حتی برای ثبت لحظات ولی هیچ کدوم شادی ها اون قدر عمیق و بدون ترس و دلهره نیستند، فقط میل به دیده شدن ها و حرص به بیشتر دونستن در ما قوی شده و دیگر هیچ!دوست دارم زیبایی ها رو ببینم و لو اندک و با همون ها شده لبخند بزنم اما واقعی و ازشون بنویسم از توانایی داشتن های این مدلی، یا همون خواب های به تعبیر نشسته،  می ترسم دقیقا ً عکس روزهای اول جوونی که عاشق متفاوت بودن ها بودم! لیلی بانو...
ما را در سایت لیلی بانو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : leili-banooo بازدید : 133 تاريخ : دوشنبه 18 بهمن 1400 ساعت: 16:20

دیروز ِامروز، نهمین سالی میشد که اینجا رو داشتم!

پ ن:

حرف هایی رو نوشتم و پاک کردم! قادر به حرف زدن و نوشتن نیستم این روزها

+ دوشنبه یازدهم بهمن ۱۴۰۰| 20:5|لیلی|

لیلی بانو...
ما را در سایت لیلی بانو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : leili-banooo بازدید : 143 تاريخ : دوشنبه 18 بهمن 1400 ساعت: 16:20